سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت عباس علیه السلام

شاعر : محمود ژولیده
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : ترجیع بند

به خدا دادیِ سـقـّا غـزلی باید خـوانـد            به علی، رتـبۀ او را ازلی بـاید خواند

پـسر اُمِّ بـنـیـن نه، پسر فـاطـمه خوان            همچنانی که ابالفـضلِ علی باید خواند


نیست معصوم، ولی در درجاتِ معصوم            برترین است و به عصمت مَثلی باید خواند

صاحبِ تیغ و علَم، روح مواسات و ادب            دستـبـوسـش هـمۀ پنج ولی باید خواند

دست بر قبضه چو گیرد، همه یَل ها به فرار            وسطِ معـرکـه ها شیـرِ یـلی باید خواند

ساقیِ تشنه لبان است، ولی در جـنّات            از قضا لعل لبش را عسلی باید خواند

آمده بر عـلی و فاطمه‌ها نور دو عین

حامی زینب کبری و عـلـمدار حسین

چه بـخـوانم عـلَـمِ مُلک عـلـمداری را            چـه بـنـامـم یـل مــیــدان وفـاداری را

در شجاعـت نه به والله نـظـیری دارد            حـرف اول بـزنـد روز فــداکـاری را

قوّت و عزم و اراده، همه در خدمت دوست            او به میدان عـمـل ثبت کـنـد یاری را

گر چه انبوهِ أمان نامه به پایش ریزند            جـز به دلـدار نـگـویـد سـخـنِ آری را

ز کراماتِ ابا لفضل همین یک نَم بس            که به دریا بکُند وصل، مِیِ جاری را

جذبِ حق میکند از دور دلِ نوری را            بـه دَمِ تــیـغ بـگـیـرد نـفَـسِ نــاری را

آمده بر عـلی و فاطمه‌ها نور دو عین

حامی زینب کبری و عـلـمدار حسین

در مناجات، عجب دستِ نـیایش دارد            در عـنایات، به هر درد گـشایش دارد

نـمـی‌افـتـد ز لــبـش ذکـرِ الــهـی امــا            ذکر زهراست که هر لحظه سُرایش دارد

همه اوصافِ الهی است در او جمع، ولی            عشق و احساس در عباس همایش دارد

گر چه مبهوتِ حسین است، ولی در وقتش            چـقدَر او به حسن، نـاز گـرایش دارد

اصلِ مأموریتِ مـاهِ بنی‌هـاشم چیست            دور تا دورِ حـرم، مـاه نـمـایـش دارد

هر چه گوئـیـم ز رزمـیدنِ مولاییِ او            سبک جـنـگـیدن او باز ستـایـش دارد

آمده بر عـلی و فاطمه‌ها نور دو عین

حامی زینب کبری و عـلـمدار حسین

ز هجومش، به عقب لشگر دشمن ریزد            ابـتـدا تـا به صفِ آخـرِ دشـمـن ریـزد

مرکبِ راهورش، پای چو کوبد به زمین            لـرزه بر شـاکـلـۀ  پـیکـر دشمن ریزد

جوششِ غیرت او تا به رگش می‌جنبد            همچنان صاعقه‌ای بر سر دشمن ریزد

شیـرِ صـفّـین و دلاور پسرِ شـیـر خدا            پیـش چشم هـمه یَل‌ها پَـرِ دشمن ریزد

تا به آهنگِ علی، روی به میدان بکند            دست و پاهاست که دور و بر دشمن ریزد

از عرب تا به عجم، یکسره إذعان دارند            که ز تیغش، سپر و خنجر دشمن ریزد

آمده بر عـلی و فاطمه‌ها نور دو عین

حامی زینب کبری و عـلـمدار حسین

نقد و بررسی

بیت زیر به جهت رفع نقص به شعر بالا افزوده شد، زیرا شعر فوق را یا باید شعر ترکیب بند و یا ترجیع بند خواند و شعر ترکیب بند و ترجیع بند شعری است که از چند غزل با یک بیت برگردان با ردیف و قافیه متفاوت تشکیل می‌شود که در شعر فوق بیت برگردان سروده نشده است.



آمده بر عـلی و فاطمه‌ها نور دو عین



حامی زینب کبری و عـلـمدار حسین